آموزش
۳شنبه ۲۰ آبان ماه
خلاصه :
۳شنبه ۲۰/ ۸
با ما همراه شوید تا داستان امروز رو مرور کنیم
🌸بعد از خوردن صبحانه خوشمزه مون( نان وکره و عسل)🍞🍯 رفتیم صبحگاه پر انرژی شدیم با خوشحالی برای کلاس هامون آماده بشیم
🌸کلاس اولی که داشتیم داستان خرسی را خواندیم که بعد از آمدن سه دوست جدید در جنگل در ابتدا با آنها دوست نشده بود و بعد از پیش آمدن اتفاقاتی با آنها دوست شد📖 ( آن سه دوست ترس و خشم و شادی بودند) بعد از بچهها خواسته شد که اتفاقی که باعث عصبانی شدن و شاد شدنشان شده است را بکشند😡😨😂
🌸کلاس بعدی مون آشپزی کردیم👩🏾🍳 در این فصل پاییز فقط یک کیک کدو حلوایی خوشمزه میچسبه😋
ابتدا کدو حلواییها را له کرده سپس در کاسه خم مرغها را هم زده🥚 بعد شیر 🥛و روغن و آرد و شکر را به ترتیب به آن اضافه کرده و هم زدیم سپس خود کدو حلوایی ها را اضافه کرده و گذاشتیم تا پخته شود و بخوریم🥧
🌸 با خاله ملینا کلاس دنیای رنگ داشتیم، در ابتدا روی کیسههای کلاسوری پرتقال با برگهایش کشیدیم و بعد روی کاغذ یک درخت کشیدیم بعد که کاغذها را در کیسه گذاشتیم درختی شد که پرتقال دارد🌳🍊
🌸ایستگاه بعدی بازی خلاق داشتیم
کلاس بدین صورت بود که با نی توپها را فوت میکردیم تا داخل لیوانهایی که به میز چسبانده شده بود بیفتد🏐
🌸بعد با خاله نادره نمایش خوانی داشتیم، این کلاس مون خیلی متفاوت بود خاله مارو به دو گروه کرد دو تا کتاب به ما دادند ما بر اساس شکلها داستانی خودمان برایشان میگفتیم بعد از آن برای همکلاسیهایمان داستان را تعریف میکردیم🎭
🌸رسیدیم زنگ ناهار ، غذاهامون رو خوردیم تا گرسنگیمون برطرف بشه و انرژی بگیریم🤤
🌸کلاس بعدیمون کلاس فکر و بکر بود
ابتدا کاغذهایی را که خاله به ما داده بود را نصف کردیم در یک نیمه نصف یک نقاشی را کشیدیم مثل نصف قلب و خورشید بعد کاغذ را به هم چسباندیم و نیمه دیگر آن شکل را کامل کرد ☀️❤️
هدف از این تمرین یاد گرفتن مفهوم تقارن یا تطابق بود
🌸زنگ آخر هم داستان پسر بچهای را خواندیم که عاشق هواپیما بود و میخواست برای هواپیمایش
باند فرودگاه درست بکند،از بچهها خواسته شد تا هواپیما و باند فرودگاه را با لگو درست کنند
