
رویدادهای مدرسه
✏️📏 آخرین دوشنبه ریاضی ✏️📏
خلاصه :
سلام امروز آخرین دوشنبه سال تحصیلی ما بودسلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
از این که با دانش آموزان گلم آشناشدم بسیار خوشحالم شما دنیایی از مهر و محبت و عشق هستید تک تک شما رو دوست دارم و برای موفقیتتون دعا میکنم....
خب امروز که آمدیم مدرسه بعد از میل کردن صبحانه نان و پنیر و گردو رفتیم صبحگاه
در صبحگاه شعرهای جشن و تمرین کردیم و کلی براش جون گذاشتیم که روز اجرا جلوی شما رو سفید باشیم.
بعد رفتیم کلاس خانم موسوی عزیزمون اونجا هم تمرین برای جشن داشتیم هم بازیییییییی
کلاس که تموم شد اومدیم پایین تو لی لی پوتی بازی کردیم کلی غذا درست کردیم و دادیم خاله سمیرا خورد و خندیدم و .....
بعد هم یک میان وعده تابستانی داشتیم بله هندوانه و نان و پنیر وقتی این و نوش جان کردیم رفتیم با ماشین مدرسه بازی کردیم.
خب ی خورده هم لازمه شعر و دوباره تمرین کنیم تمرین کردیم و بازی کردیم
امروز یک کار مهم هم داشتیم باید وسایلی که آوارده بودیم مدرسه رو می بردیم خونه ( مدادرنگی، آبرنگ، پاستل و.... ) خانم هاشمی همه رو بهمون داد و کتابها رو گرفتیم و داخل کیسه گذاشتیم تا ببریم خونه و بیشتر تمرین کنیم.
دیگه دقایق پایانی بود اومدیم با خاله سمیرا سلفی گرفتیم و باهم صحبت کردیم و از دور شدنمون گفتیم و شنیدیم برای همه ما سخته از هم دور بشیم ولی شما بزرگتر شدید و می خواهید برید دبستااااااااااااااااااان باسواد بشین
خیلی دوستون دارم ، در پناه خدا شاد و پیروز باشید.











