رویدادهای مدرسه

🏝️سه‌شنبه‌های شکرستانی 🏝️


خلاصه :

سلام مادران و پدران گرامی، عزاداریهاتون قبول 

heartاین علی بن حسین بن علی حیدر نیست
جز امامت ز علی شیر خدا کمتر نیست

heartدشمن از برق نگاهش به ستوه آمد و گفت
گفته بودند که در کرببلا حیدر نیست

heartهر چه نزدیک تر آمد همه فریاد زدند
این جوان کیست اگر حضرت پیغمبر نیست

heartرجزی خواند که فرزند حسین آمده است
روبهان را حذر از پنجه شیر نر نیست؟

heartمن نه از بهر دفاع پدرم آمده ام
غیر از این حجت دادار مرا رهبر نیستheart

 

angelخب بزرگواران دوشنبه دیگری هم آمد و ما هم زندگی کردیم و اما اتفاقات امروز از زبان خود دلندانمان angel

 

صبح که آمدیم خانه کودک مثل همیشه با هم احوالپرسی کردیم و بازی کردیم بعد خاله بلند گفت همه بیاین صبحانه دختراااااااااا پسرااااااااااا

عزیزی که شما باشید ما هم رفتیم و صبحانه میل کردیم 

بعد هم رفتیم صبحگاه، اونجا قرآن خوندیم، سعر خوندیم و بپربپر کردیم تا وقت کلاسمون رسید

و اما به وقت کلاس ها

کلاس اول گونی بازی devil چطوری بود؟ بله ما میرفتیم داخل گونی و باید بپربپر می کردیم تا برسیم به استخر توپ و 5 تا توپ برداریم و بندازیم داخل سبدی که کنار بالن خانه کودک گذاشته بودن devil همدیگر وتشویق می کردیم و بدو بدو می گفتیم 

 

کلاس دوم: رنگ آمیزی با قطره چکان خاله بهمون یک دستمال کاغذی، سه نوع رنگ و یک قطره چکان داد و گفت بیاین روی دستمال هر رنگی دوست داریم بریزیم و از توش شکل دربیاریم یا بیاین با همین ریختن رنگا یک شکل بکشیم خلاصه هر کی هر طور دوست داشت رنگ و روی دستمال ریخت  wink

 

دیگه گرسنه شدیم، همگی رفتیم میان وعده هامون و آواردیم و مدرسه هم میان وعده داشت ، ولی میان وعده مدرسه خیلی چسبید اونقدر ما نودل دوست داریم کهههههههههههههههه همه گفتیم بازم می خواااااااااااااایم بازمممممممممممم میخوایم که دوباره رفتن آشپزخانه و برامون درست کردن laugh

 

کلاس سوم: خیل یوقته دلمون شن بازی می خواد یک سری به اتاق ماسه زدیم و بازی کردیم ، یه خورده هم ماسه خیس شده بود تونستیم باهاش قالب بزنیم angel

 

بعد هم اومدیم خانه کودک و بازی کردیم و .........

 

کلاس چهارم: نقاشی حرم، خاله بهمون یادداد که چطوری یک حرم بکشیم و رنگ کنیم همراه با اون یک مداحی هم پخش شده بود و همگی دوست داشتیم بریم زیارت

 

کلاس پنجم: داستان های  ماریه رو گوش دادیم داستانی جذاب در مورد واقعه کربلا از زبان دوست حضرت رقیه س ، نقاشی هامون و خاله ها زدن به دیوار مدرسه و ما از دیدنش خیلی خوشحالیممممممممممممممممممممم

 

 

heartالان دیگه وقت رفتنه و ما منتظریم شما بیاین دنبالمون heart

 

 









 

 

 

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران