🌾 یک شنبه های قرانی 🌾

خلاصه :

و اما برنامه های امروز ما در خانه کودک

صبح که اومدیم خانه کودک اولش خلوت بود ولی یواش یواش همه اومدن و شلوغ شد

رفتیم صبحانه میل کردیم و قوت گرفتیم و بعد هم کمی در محوطه خانه کودک بازی کردیم ، دیگه وقت صبحگاه بود امروز صبحگاه رفتیم حیاط .

حیاط هوا هم خوب بود  ورزش کردیم و یه جانی تازه به بدنهامون دادیم و یه خورده سرحالتر شدیم تا بریم سرکلاسهامون

کلاس اول کاردستی داشتیم یک کاردستی پرکار که باید ابر و قطره باران را دوربری می کردیم و بعد از دور بری ابر اون و با پنبه پوشوندیم بعد هم قطره های باران رو با نخ به ابر می بستیم پرکار بود ولی خبببببببببب ما بلدیم کارامون و انجام بدیم مامان جان و بابا جان 

بعد از کاردستی رفتیم سراغ کتاب خوانی، خاله برامون یک کتاب داستان جذاب خوند و ما هم لذت بردیم . البته بینش در مورد اتفاقات کتاب صحبت هم کردیم دیگه 

دیگه خسته و گرسته شدیم وقتشه بریم یه خوراکی بخوریم اومدیم و خوراکی میان وعده خانه کودک که شیرین گندمک بود و نوش جان کردیم و رفتیم باااااااااااااااااازی ، بله بازی با اسلحهههههههههههههه ما بدو خاله بدووووووووووووو و جیغ و داد و هیاهو

بعد هم رفتیم کلاس نمایش خلاق و اونجا خلاقیت خودمون و رشد دادیم، به موجودات خیالی فکر کردیم و داستان پرداختیم و در موردش صحبت کردیم 

بعد هم نوبت ماسه بازی شد رفتیم اتاق ماسه و کلی بازی کردیم ما همه ماسه رو دوست داریم اونجا بساز و خراب کن کلا زیاده 

الان هم دیگه منتظریم شما بیاین بریم خونه و غذای خوش مزه بخوریم و تو خونه کیف کنیم

تا روزهای بعد فعلا خدانگهدار