رویدادهای مدرسه
دووودووو اردوووو در سه شنبه های اردویی 😍
خانه کودک مشکوة
خلاصه :
در سه شنبه های اردویی این هفته در دهکده میشا و بعد از اون در خانه کودک مشکوة کلی اتفاق داشتیم😋دو دو اردوووو
😍سه شنبه اردووووویی این هفته در دهکده میشا😍
امروز بچه های خانه کودک مشکوة بعد از صرف صبحانه مقوی و اجرای صبحگاه
رفتن سراغ کاغذ و قیچی
اون هم قبل از شروع روز اردوییشون
بچه ها با دستای کوچیک خودشون شروع کردن به درست کردن کلاه آفتاب گیر خودشون
قیچی زدن و طرح دلخواه خودشون رو روش نقش کردن😍🧢
و با نام خدا، از زیر قرآن رد شدیم و راه افتادیم😎
توی راه با دوستامون خوردیم و گفتیم و خندیدیم و کیف کردیم 😁😁
و....
رسیدیم و رسیدیم😍😍
چه خبرررر بوووود🥰
همه چی باهم بازی کردیم و کلی از هیجاناتمون در بازی ها خالی شد، در شن بازی که بهترین گزینه برای تخلیه اضطراب و استرس، استخر توپ، بازی لی لی پوتی که در اون بچه ها با بازی های نمادین مثل خاله بازی، آشپزی و... با نقش های مختلف در جامعه آشنا میشن و اون رو تمرین میکنن👌
از دهکده میشا دل کندیم و برگشتیم به خانه امنِ مشکوة 😍
دویدیم و دویدیم، تندی دستامونو شستیمو رسیدیم سر میز نهار😋
بعد از نهار و مسواک نشستیم سر سجاده هامون،
اما قبل اون خاله های مهربون برامون یک داستان اجرا کردن،
ازمون پرسیدن چرا دیروز نیومدیم خانه کودک و ماهم جوابشونو دادیم🤭
و بعد برامون در مورد عید قربان، آفریده های خدا مخصوصا گوسفند توضیح دادن و بهمون گفتن که بعد از نماز قراره یه کار خوشمزه انجام بدیم😋
و نماز مون رو کنار هم خوندیم📿🤲
در ساعت خوشمزه، ما در کنار هم فالوده ی طالبی درست کردیم😋😍
و بعد از تزئین اون، میلش کردیم و کلی خنک شدیم🍈🍹
شعر ببعی رو خوندیم و رفتیییییم به سمت باغ خانه
اونجا یهو دیدیم، عهههه، 3تا ببعی بانمک روی زمین دراز کشیدن تا ما بریم و با پوست طالبی و اکتشافات دیگمون نقاشیشون کنیم😍🐑
پس رفتیم به حیاط پشتی و کلی برگ و سنگ جمع کردیم و شروع کردیم...💪🏻