سه شنبه ی خوشمزه ی بارونی

خلاصه :

یک سه شنبه داشتیم پر از خوشمزه

سلام سلام 😍

ما اومدیم به خانه کودک تا یه سه شنبه اردویی هیجان انگیز رو شروع کنیم
پس یک صبحانه خوشمزه و گرم و مقوی میل کردیم😋
و رفتیم به صبحگاه تا کلی گرم کنیم برای بدو بدوی اردوی امروزمون😎💪🏻

صف بسیتیم و با توسل به قرآن و یا خدا، راهی شدیم،
توی سرویس قل هو الله خوندیم و براتون فوت کردیم
خوراکیامونم یکم خوردیم😁

رسیدیم و سلام دادیم به امام زاده صالح، رفتیم تو حرم و بعد از زیارت یک قصه زیبا گوش دادیم، جایزشم خوردیم😋😋😋

بعد شروع کردیم به بدو بدو و کلی لذت بردن و خندیدن تو صحن حرم
خیلی بهمون خوش گذشت، مسابقه هم دادیم😁✨
خسته که شدیم، خاله یک قصه دیگه برامون تعریف. کرد و بازم جایزه خوردیم😂😋
بعدم که زیر بارون خدا، از امام زاده خدافظی کردیم و سوار سرویس شدیم تا برگردیم به خانه امن کودک...

نوبت رسید به بازی دومینو با همه طرفداراش😍

یهو خاله صدامون زد که: دستا شسته، نهاااار😋😋
و مسواک بعدش

همه باهم در حلقه دوستی جمع شدیم و به یک قصه زیبا از سنجاب کوچولو گوش دادیم
سنجابی که گردو خیلییییی دوس داشت،
و بعدش رفتیم به سالن نوریه برای بازی با گردوهای گرد و خوشکلمون